omidcode برنامه نويسي نوجوانان و بزرگسالان
|
علاوه بر اين، قرار گرفتن در معرض رسانه ها پيش بيني كننده مقطعي كلاس هاي تابستاني محدوديت غذايي در دختران 5 ساله بود (داميانو، پكستون، و همكاران، 2015). اين يافتهها نشان ميدهد كه رسانههاي كودكان احتمالاً اطلاعاتي درباره ايدهآلهاي ظاهري و ارتباط آنها با اندازه واقعي بدن ارائه ميدهند، كه ممكن است در سنين بعدي دروني شود. عوامل همسالان نيز براي تأثيرگذاري بر توسعه نگرش هاي تصوير بدن در مدل هاي اجتماعي-فرهنگي و زيست رواني-اجتماعي پيشنهاد شده است و از نقش تأثيرات همسالان در دختران جوان حمايت مي شود. در يك مطالعه طولي بر روي دختران 5 تا 8 ساله، نارضايتي ادراك شده از بدن همسالان، توسعه نارضايتي از بدن را 1 سال پيشبيني كرد. بعداً (دانت و تيگمان، 2006 ب)، و در يك مطالعه مقطعي روي دختران 5 ساله، گفتگوهاي ظاهري همسالان (مثلاً در مورد لباس و مو) محدوديت غذايي را پيش بيني كردند (داميانو، پكستون، و همكاران، 2015). . دو مطالعه تجربي همچنين تأثيرات اجتماعي-فرهنگي را در ايجاد نگراني هاي تصوير بدن در كودكان خردسال دخيل مي دانند. ديتمار و همكارانش (2006) دريافتند كه دختران 5 تا 8 ساله اي كه در معرض تصاوير باربي قرار گرفتند، در مقايسه با آنهايي كه در معرض Emme (عروسك سايز 16 آمريكايي) قرار داشتند، احترام كمتري نسبت به بدن و تمايل بيشتري به لاغري داشتند. كلاس هاي تابستاني بدون عروسك اين اثر قبلاً در دختران 5.5 تا 6.5 ساله مشهود بود، اما در دختران 6.5 تا 7.5 ساله بارزتر بود. جالب اينجاست كه در گروه سني بالاتر، قرار گرفتن در معرض Emme منجر به افزايش تمايل به لاغر شدن در بزرگسالي مي شود. نويسندگان پيشنهاد ايرانيان سايبر ميكنند كه براي اين دختران مسنتر كه ممكن است ايدهآل لاغر را دروني كرده باشند، اين عروسك ممكن است نمايانگر آيندهاي ممكن اما ترسناك باشد. والدين سومين تأثير اجتماعي-فرهنگي پيشنهادي بر رشد تصوير بدن هستند. يك مطالعه تجربي اخير توسط پرز، كرون ون ديست، اسميت و اسلدك (2016، ديدگاه اوليه) از رابطه بين نارضايتي از بدن مادر و نارضايتي بدن در دختران 5 تا 7 ساله آنها پشتيباني مي كند. هم دختران و هم مادرانشان يك ارزيابي مصاحبه از تعدادي نگرش تصوير بدن را تكميل كردند. علاوه بر اين، هم دختران و هم مادرانشان به طور تصادفي به (الف) يك فعاليت آينه اي كه در آن فقط از آنها خواسته مي شد نظرات مثبتي در مورد بدن خود بدهند، يا (ب) يك فعاليت آينه اي كه در آن هيچ دستورالعملي در مورد آنچه بايد بگويند وجود نداشت، اختصاص داده شدند. ، و نظرات آنها در طول اين فعاليت ثبت شد. مادران و دختران به طور مستقل فعاليت آينه را تكميل كردند. به كلاس هاي تابستاني عنوان شاخص رضايت از بدن، تعداد نظرات مثبت (يعني رضايت) و منفي (يعني نارضايتي) از بدن شمارش شد. در مرحله بعدي مطالعه، مادران و دختران با هم به فعاليت آينهاي پرداختند و به مادران همان دستورالعملهايي داده شد كه در مرحله اول دريافت كردند. آنها دريافتند كه دروني سازي ايده آل لاغر توسط دختران به طور قابل توجهي با نارضايتي از بدن مادر و عينيت بخشيدن به خود و خود شيئي شدن دختران با خود شيئي شدن مادر مرتبط است. در شرايط آينه مشترك، پرز و همكاران. (2016) مشاهده كردند كه وقتي مادران در مورد بدن خود مثبت صحبت مي كردند، دختران نيز تمايل بيشتري به صحبت مثبت در مورد بدن خود داشتند. آنها دريافتند كه دختران پس از قرار گرفتن در معرض نظرات مادر، نظرات مثبت و منفي خود را تغيير مي دهند تا با پاسخ هاي مادرانشان همخواني بيشتري داشته باشند. نويسندگان به اين نتيجه رسيدند كه مطالعه آنها شواهدي ارائه مي دهد كه دختران جوان نگرش هاي تصوير بدن خود را بر اساس نگرش هاي مادرانشان مدل مي كنند. متغيرهاي روانشناختي، به ويژه عزت نفس پايين و علائم افسردگي، نيز براي كمك به ايجاد نارضايتي از بدن در مدلهاي زيستي-رواني اجتماعي توسعه نارضايتي از بدن پيشنهاد شدهاند (راجرز، مكلين، و همكاران، 2015). اين عوامل براي پيشبيني رشد بعدي نارضايتي از بدن در نوجوانان دختر و پسر پيدا شدهاند كلاس هاي تابستاني (به عنوان مثال، پكستون و همكاران، 2006). علاوه بر اين، ويژگيهاي كمالگرا در ايجاد عوامل خطر براي اختلالات خوردن، از جمله نگرانيهاي مربوط به وزن و شكل در دختران نوجوان نقش داشته است (به عنوان مثال، Wade، Wilksch، Paxton، Byrne، و Austin، 2015). با اين حال، تحقيقات كمي وجود دارد كه روابط بين اين متغيرها را در كودكان خردسال بررسي كرده باشد. با اين حال، در تحقيقات اخير، نيكولز و همكاران. (2016) دريافتند كه در دختران و پسران 6 ساله، اعتماد به نفس پايينتر كودك با عزت نفس پايينتر مرتبط است. علاوه بر اين، كمال گرايي اجتماعي تجويز شده و خودگراي بالاتر كودكان با احترام به بدن كلاس تابستاني پايين تر و محدوديت غذايي بيشتر در پسران و دختران مرتبط بود. اگرچه اين يافته ها بر اساس داده هاي مقطعي است، آنها پيشنهاد مي كنند كه روابط بين اين متغيرها بايد بيشتر در كودكان خردسال بررسي شود.
امتیاز:
بازدید:
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |