omidcode برنامه نويسي نوجوانان و بزرگسالان
|
، دانشمند بانفوذ كامپيوتر و منتقد بيسيك، در سال 2002 ويكي پديا اكنون، اين امكان وجود دارد كه دايكسترا براي اثر دراماتيك اغراق كرده باشد. بيسيك تنها بيتفاوت او در آموزش برنامه نويسي كودكان و نوجوانان ميان زبانهاي برنامهنويسي نبود: او همچنين صفرا را در جهت FORTRAN (يك "اختلال نوزادي")، PL/1 ("بيماري كشنده") و COBOL ("جرم جنايي") پرتاب كرد.
با اين حال، عليرغم نگرش پيشگويي دايكسترا نسبت به بيسيك، برنامهنويسان بيشماري كه با اين زبان شروع كردند، شغلهاي پر رونقي داشتند. و نكته اينجاست كه برخي از ويژگي هايي كه به بيسيك شهرت بدي داده اند دقيقاً همان ويژگي هايي هستند كه يادگيري آن را بسيار آسان كرده است.
به عنوان مثال، BASIC GOTO را ارائه كرد، دستوري كه به شما امكان ميدهد از هر نقطه برنامه خود به هر نقطه ديگري در آن بپريد - عملي كه ميتواند منجر به "كد اسپاگتي" درهم و برهم شود. (در سال 1968، دايكسترا يك مقاله كامل را به تحقير دستور «برو به بيانيه اي كه مضر تلقي مي شود» اختصاص داد.) يك برنامه نويس متفكر BASIC در واقع مي توانست كد دقيقي بنويسد كه از GOTO استفاده نمي كرد. آموزش برنامه نويسي كودكان و نوجوانان اما اصرار بر اينكه دانشجويان هنرهاي ليبرال از همان ابتدا در مورد تكنيكهاي برنامهنويسي منظم وسواس دارند، به سختي راهي براي كمتر كردن رايانهها نبود. براي آنها، GOTO يك موهبت الهي بود.
آموزش برنامه نويسي خوب به دانش آموزاني كه قبلاً با بيسيك آشنا شده اند عملاً غيرممكن است.
در شكل كلاسيك خود، BASIC همچنين شما را مجبور كرد برنامه هاي خود را با شماره خطوط سازماندهي كنيد - مانند 10 در 10 PRINT "HELLO" - قراردادي كه مسلماً اضافي بود و در نهايت به حاشيه رفت. اما اعداد خطوط به تأكيد بر ماهيت ترتيبي برنامههاي رايانهاي كمك ميكند، كه صرفنظر از زبان مورد نظر، شامل يك كار است كه به مراحل تقسيم ميشود.
در كتاب «چگونه حقايقي را بگوييم كه ممكن است به درد بخورند؟»، دايكسترا با ناميدن برنامهنويسي «يكي از سختترين شاخههاي رياضيات كاربردي» و پيشنهاد ميكند كه رياضيدانان با استعداد حتي نبايد به آن زحمت بدهند. اگر اين برداشت او در سال 1975 بود، نمي توانست همزمان بيسيك را تاييد كند. يا برنامه نويسي يك كامپيوتر بسيار سخت بود و ايرانيان سايبر بايد به متخصصان سپرده شود، آموزش برنامه نويسي كودكان و نوجوانان يا چيزي بود كه بايد دموكراتيزه شود، همانطور كه BASIC قبلا انجام داده بود. نه هر دو.
دانشجويان دارتموث در حال كار در يك مركز كامپيوتر از راه دور در سال 1965 آدريان ان. بوچارد / كالج دارتموث امروزه، كورتز در مورد انتقاد از زباني كه او به عنوان يك راه خطرناك براي شروع يادگيري برنامهنويسي كامپيوتري بهاندازه كافي جدي يا خطرناك است، صريح است. او مي گويد: «اين B.S است.
"من به شدت بيرون مي روم و پيشنهاد مي كنم كه تحقير BASIC توسط حرفه اي ها فقط كمي حسادت بوده است. همه، سالها طول كشيد تا بتوانيم مهارت خود را توسعه دهيم. چگونه است كه احمق هاي كامل فقط با چند ساعت مهارت مي توانند برنامه بنويسند؟»
BASIC ممكن است براي افرادي مانند Edsger Dijkstra منطقي نباشد. خوب بود - براي آنها در نظر گرفته نشده بود. آموزش برنامه نويسي كودكان و نوجوانان براي تازهكارهايي كه ميخواستند به كامپيوترها انجام كارهاي مفيد را از همان لحظهاي كه شروع به يادگيري برنامهنويسي كردند، بياموزند، بسيار منطقي بود. و در سال 1975، زماني كه دايكسترا آن را به مثله كردن ذهن ها متهم مي كرد، تعداد اين افراد بسيار بيشتر از هر زمان ديگري بود.
وارد رايانه شخصي شويد Kemeny، Kurtz و همكارانشان با اجازه دادن به دانشمندان غير كامپيوتري كه از BASIC در DTSS استفاده مي كنند، چيزي را اختراع كردند كه مسلماً اولين شكل واقعي محاسبات شخصي بود. اما هنوز شامل رايانه هاي شخصي نمي شد. اين انقلاب يك دهه بعد شروع شد، زماني كه يك شركت موشكي مدل نيومكزيكو به نام MITS، Altair 8800، ميكروكامپيوتر 497 دلاري (مجموعه 621 دلار) را كه انقلاب رايانه شخصي را به راه انداخت، راه اندازي كرد.
اين خبر بزرگي در ميان تعداد كمي از افرادي بود كه در آن زمان ميتوان آنها را ادمهاي كامپيوتري ناميد - آموزش برنامه نويسي افرادي مانند پل آلن، آموزش برنامه نويسي كودكان و نوجوانان كه به عنوان برنامهنويس براي هانيول در بوستون كار ميكرد.
امتیاز:
بازدید:
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |